• شماره های پیشین

    • فهرست مقالات مکریان

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - ساختار طبقات اجتماعی کردهای مکریان و نظام ارزشی آنها
        شورش   اک امیر  ملکی محمدجواد زاهدی مازندرانی یعقوب  احمدی
        صرف نظر از اینکه موضوع ضرورت مساوات و از میان رفتن طبقات تا چه اندازه آرمانی است، قشربندی در جامعه یک واقعیت اجتماعی است و جوامع بشری دارای سلسله مراتب، طبقات و پایگاههای اجتماعی متفاوت اند. عضویت در یک طبقه اجتماعی و نیز داشتن منزلتی خاص، تعیین کننده ارزش ها، اهداف زند چکیده کامل
        صرف نظر از اینکه موضوع ضرورت مساوات و از میان رفتن طبقات تا چه اندازه آرمانی است، قشربندی در جامعه یک واقعیت اجتماعی است و جوامع بشری دارای سلسله مراتب، طبقات و پایگاههای اجتماعی متفاوت اند. عضویت در یک طبقه اجتماعی و نیز داشتن منزلتی خاص، تعیین کننده ارزش ها، اهداف زندگی و سوگیری های کلی نسبت به موضوعات انسانی و اجتماعی است. نوشتار حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی ساختار طبقات جامعه کردهای مکریان و بررسی تغییرات آن در طول نیم قرن اخیر (با تکیه بر ساختار طبقاتی شهر مهاباد) و نیز بررسی نظام ارزشی آنها صورت گرفته است. روش تحقیق، روش ترکیبی و مشتمل بر دو رهیافت کیفی( تحلیل تاریخی جهت بررسی ساختار طبقاتی جامعه) و کمی(سنجش و بررسی نظام ارزشی طبقات) است. جامعه آماری شامل کلیه افراد ساکن در مطقه مکریان است. در بخش کیفی تحقیق کل جامعه مورد مطالعه و در بخش کمی تحقیق بر اساس نمونه گیری خوشه ای، شهر مهاباد به عنوان نمونه انتخاب و حجم نمونه مقتضی با توجه به حداکثر میزان پراکندگی و خطای 5 درصد 356 نفر تعیین شد. در بخش تحلیل تاریخی، بر اساس اسناد و مدارک معتبر، ساختار طبقاتی جامعه از گذشته تا حال مورد بررسی قرار گرفته و در بخش کمی تحقیق، داده ها به وسیله مقیاس استاندارد ارزشهای فرهنگی شوارتز سنجش و با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه مورد تحلیل واقع شده است. بر اساس نتایج بخش کیفی تحقیق، جامعه موردمطالعه شامل چهار نوع قشر اجتماعی: مردم عادی (کرمانج)، خوانین، شهری اصیل(سابلاغی) و سادات می باشد که دارای ساختار طبقاتی نسبتا بسته بوده و بیشتر بر معیارهای انتسابی و اصل و نسب استوار است و در کل خصوصیات قشربندی در جوامع کمتر توسعه یافته را داراست. یافته های مربوط به بخش کمی تحقیق حاکی از از وجود تفاوت معنی دار در بیشتر ابعاد مقیاس فرهنگی شوارتز(برانگیختگی، لذت گرایی، موفقیت،قدرت گرایی،وجهه،امنیت گرایی،همنوایی،سنت گرایی، ،خیرخواهی و جهان گرایی) و عدم تفاوت معنی دار در بعد استقلال در بین طبقات چهارگانه می باشد. نتایج تحقیق با بسیاری از نظریات مطرح شده در تحقیق از جمله نظریه طبقاتی مارکس، نظریه منزلت اجتماعی وبر و نظریات پیر بوردیو، همچنین با نتایج پژوهشهای قبلی از جمله تحقیقات لهسایی زاده، قاسمی و جواهری همخوانی دارد. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - ویژگی‌های فرهنگی رفتاری وتطورات اجتماعی مکریان از عهد ناصری تا پایان پهلوی اول
        احمد  چوپانی التون غلامحسین   زرگری نژاد رضا  شعبانی صمغ آبادی
        تحقیق حاضر با عنوان «ویژگی‌های فرهنگی رفتاری وتطورات اجتماعی مکریان از عهد ناصری تا پایان پهلوی اول» به صورت توصیفی- تحلیلی به تبیین ویژگی فرهنگی رفتاری وتطورات اجتماعی مکریان از عهد ناصری تا پایان پهلوی اول می پردازد. سوال اصلی این پژوهش این است که ویژگی‌های فرهنگی رف چکیده کامل
        تحقیق حاضر با عنوان «ویژگی‌های فرهنگی رفتاری وتطورات اجتماعی مکریان از عهد ناصری تا پایان پهلوی اول» به صورت توصیفی- تحلیلی به تبیین ویژگی فرهنگی رفتاری وتطورات اجتماعی مکریان از عهد ناصری تا پایان پهلوی اول می پردازد. سوال اصلی این پژوهش این است که ویژگی‌های فرهنگی رفتاری وتطورات اجتماعی مکریان در دوره‌ی مزبور چه تحولاتی داشته است؟ نتایج و یافته‌های این تحقیق نشان می دهد که این منطقه تحت تأثیر ادوار نظم سیاسی در ایران، ساختار نظام سیاسی و الگوهای ترکیبی ملت از منظرهای اجتماعی، جغرافیایی و ژئوپولتیک الگوی ترکیبی ملت همیشه درگیر نوعی نوسان مرزی از جهات مختلف بوده است.زماني كه عده‌اي در جغرافياي خاص با يكديگر تعامل دارند با گذشت زمان در تمايلات خاص هم تشابه پيدا مي‌كنند كه جامعة كردي هم در مكريان از اين قاعده مستثني نبوده و ساكنان آن ارزش‌ها و هنجارهاي بخصوص را رعايت مي‌كردند.در ميان مكرياني‌ها نوعي احساس گروهي به معناي يك حس اخلاقي كه از همگوني‌هاي قومي و فرهنگي سرچشمه گرفته بود، وجود داشت و اين احساسات اخلاقي و فرهنگي در مكريان و در سطح محلي و در ميان جمعيت ساكن در اين ناحيه گاهي به اتحاد هم مي‌انجاميد و يا گاهي احساس گروهي ميان كردهاي مكري و ترك‌هاي قره‌پاپاق عليه حكومت مركزي نيز شكل مي‌گرفت، چرا كه آنان به صورت متناوب و توسط حكومتي‌ها غارت مي‌شدند. ساختار فرهنگ ارباب ـ رعيتي، ديني ـ مذهبي و قومي ـ مليتي در رأس هرم اين جامعه قرار داشت و بر اساس آن وفاداري‌هاي قومي، محلي، خانوادگي، قبيله‌اي، طايفه‌اي و مذهبي ـ عقيدتي شكل و فرم انحصاري‌تر به خود گرفت در بطن چنين وضعيتي اختلاف و تضاد و تقابل نمايان بود. نبود بلاغ سياسي تعلق را از فرد به فكر و از سليقه‌هاي فردي به اجماع فكري يك مجموعه به طور كامل منتقل نكرد و شايد تعلق و وفاداري به شخصيت‌هايي مثل شيخ عبيدالله شمزين، اسماعيل آقا سمكو و... ناشي از نوعي تمايلات و گرايشات فرهنگي حاكم بر ساختار جامعة كرد بودن و سني بودن بود كه همراهي بخش عمده‌اي از مردم با آنان را به همراه داشت. پرونده مقاله